طرحواژه

اگر هنرمندی‌ از رهگذر صوت‌ حسن‌ و نغمه‌ غم‌زدا یا تصویر و ترسیم‌ و تمثیل‌ روح‌پرور، پیامی‌ به گوش‌ منتظران‌ ندای‌ غیب‌ برساند و از کنگره‌ عرش، صفیر آشنایی‌ به‌ سمع‌ مشتاقان‌ کوی‌ وصال‌ واصل‌ کند همانا هنرپرور اسلامی‌ است.
آیت الله جوادی آملی

آخرین مطالب

حجاب


مارتین ایندک محقق و دیپلمات امریکایی:

هر زن محجبــه در کوی و برزن ایــران ، بــه منــزله پـرچم جمهوری اسلامی است لذا مــا بــرای برانــدازی ایــن نظام بایــد ایــن حجاب را سست کنیم . دیگر وقت آن نیست که دانشجویــان را بــه خیابــان ها بکشانیم، بلکه بایــد حجاب را از سر زنان بــرداشت و از ایــن طریق می توان نظام اسلامی ایــران را نابــود کــرد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۰۴
طرحواژه طرحواژه

غربت پرستوها


برای غربت دوساله شهید علی خلیلی

و غربت سالیان دراز امر به معروف و نهی از منکر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۱
طرحواژه طرحواژه
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۲۰
طرحواژه طرحواژه

قل للمومنین


قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ


مؤمنان را بگو که دیدگان خویش را فرو دارند

سوره نور آیه 30 


پ.ن: فقط تذکره ای برای خودم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۴۱
طرحواژه طرحواژه

نا کجا


پر می دهد کبوتر دل را به ناکجا

این شاهکار فرشچیان در برابرم


سید مسیح شاه چراغ



خیلی ها به کربلا می روند

اما کربلایی نمی شوند

در تهران هم می توان کربلایی شد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۰۰
طرحواژه طرحواژه
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۵۰
طرحواژه طرحواژه

سفر نور


خون شهید، جاذبه‌ی خاک را خواهد شکست؛

و ظلمت را خواهد درید؛

و معبری از نور خواهد گشود؛

و روحش را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن،

هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد.



شهید سید مرتضی آوینی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۳۹
طرحواژه طرحواژه

رهایی


اسارت نفس

رهایی

را از تو می گیرد

و شرط شهادت

رهـــــــــــایی 

است


علی جمشیدی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۲۹
طرحواژه طرحواژه

قبرها


قبرها پر است

از جوانانی 

که می خواستند

در پیری

توبه کنند

*

*

*

اما همه پیر نمی شوند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۲ ، ۰۰:۳۰
طرحواژه طرحواژه

زمستان است


سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت 
سرها در گریبان است 
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را 
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند 
که ره تاریک و لغزان است 
وگر دست محبت سوی کس یازی 
به اکراه آورد دست از بغل بیرون 
که سرما سخت سوزان است 
نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک 
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت .
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم 
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟ 
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... ای 
دمت گرم و سرت خوش باد 
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم 
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور 
منم ، دشنام پست آفرینش ، نغمه ی ناجور 
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم 
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم

حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد 
تگرگی نیست ، مرگی نیست 
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم 
چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست 
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است 
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده 
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است 
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت 
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان 
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین 
درختان اسکلتهای بلور آجین 
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه 
غبار آلوده مهر و ماه 
زمستان است 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۱۷:۵۰
طرحواژه طرحواژه